آژانس نیکو آیتی برای نیکوکاری

یکی از مهمترین مشکلات بیماران تحت دیالیز در مرکز درمانی تخصصی خیریه سوده، دشواری های رفت و آمد آنها برای انجام دیالیزاست.بیماران دیالیزی سه روز در هفته را از مناطق مختلف جنوبی تهران مثل:شهریار، رباط کریم، چهار دانگه، بهارستان و….به شهرک واوان در شهرستان اسلامشهرمراجعه می نمایند و برای تصفیه خون، چهار ساعت تحت دیالیز قرار می گیریند.

لزوم مراجعه همیشگی و دراز مدت طی سالهای زندگی، هزینه ای سنگین بردوش بیماران تحمیل می کند که از عهده برخی ازآنان خارج است.

واحد مددکاری مرکز درمانی تخصصی خیریه سوده برای فراهم ساختن موجبات آسایش مددجویان تحت دیالیز، با شناسایی نیکوکاران؛ تعدادی از سرویس ها را برای آمد و شد آنان آماده می سازد.در بین نیکوکارانی که هزینه حمل و نقل بیماران را برعهده گرفته اند، حمایت همیشگی «آژانس نیکو» با مدیریت آقای «آیت نیکو» همواره تداوم داشته است.

آژانس نیکو ۲۲سال است که سرویس های فراوانی را به رایگان در اختیار بیماران مرکز درمانی تخصصی خیریه سوده قرار داده است.

هم اکنون آژانس نیکو؛ بیماران دیالیزی ساکن در اکبرآباد،  قلعه میر، اسلامشهر، علی آباد تپانچه،آدران، سرگلستان، صالحیه، نسیم شهر، سبز دشت، واوان و رباط کریم را سه روز در هفته بدون دریافت هزینه؛ بعد از انجام دیالیزبه مقصد می رساند.

حمایت های پرشمارآقای نیکو، وظیفه ای را برای واحد روابط عمومی جهت قدردانی از حمایت های ایشان ایجاد کرد.

گرچه شخصیت پرتلاش و فعال وی امید یافتن زمانی آزاد برای انجام مصاحبه را دور از ذهن می ساخت، اما علیرغم این پیش بینی، باگشاده رویی فرصتی فراهم شد تا گفتگویی صورت گیرد.

_لطفا خودتان را معرفی بفرمایید:

آیت نیکو هستم. ۲۴ سال است که در واوان آژانس دارم.

_چند سالتون هست؟

۶۳ سال

_چند سال است که از بیماران مرکز درمانی تخصصی خیریه سوده حمایت می کنید؟

۲۲_۲۱ سال است که بابیماران سوده آشناهستم.

_اهل کجا هستید و دلیل این روحیه انفاق گرانه را چه عاملی می دانید؟

اهل کرمانشاه هستم. پدرم همیشه در زندگیش انفاق می کرد.فکر می کنم تأثیر تربیت خانواده و ژنتیک باشه که نمی توانم نسبت به همنوع خودم بی تفاوت باشم.

_خانواده از حمایت ها باخبرند و در این سالها مخالفتی بااین روش ندارند؟

خانواده ام از کمک هایم اطلاع دارند.پسرم صبح ها در همین آژانس مشغول است و کمک به همنوع را دوست دارند.

_آیا شما خودتان هم تجربه نیاز مالی در فراز و نشیب زندگی را داشتید؟

بله فراوان

۳۰ سال قبل آمدم واوان و ساکن شدم.آن زمان کارمند مخابرات بین الملل بودم.یکسال از ازدواجم گذشته بود و در تنگنای شدید مالی به سر می بردم.چون توان پرداخت اجاره خانه را نداشتم، راضی بودم برای استفاده از خانه های سازمانی حتی به شهر دزفول منتقل شوم و جان خودم را زیر بارش روزانه ۱۰ موشک، به خطر بندازم.

برادرهایم پیشنهاد دادند به اطراف تهران مهاجرت کنم و جان خانواده ام را حفظ نگه دارم.بر حسب اتفاق در صف بانک بودم که یک آقایی گفت: خانه ای در واوان دارد و خانواده اش در خارج از کشور زندگی می کنند و حاضر است آن خانه را به من بدهد.

آن زمان نمی دانستم «واوان» کجاست!

دست تقدیر اینجوری رقم خورد که چند هفته بعد از واوان سر درآوردم و کلید یک آپارتمان در دستم بود.

آن زمان امکانات برای حمل و نقل عمومی خیلی کم بود. مجبور بودم مسافت زیادی را  پیاده طی کنم تا از اداره ام در تهران به منزلم در واوان برسم،.برای همین استعفا دادم وآژانس نیکو را در واوان افتتاح کردم.

_چطوری با بیماران در مرکز درمانی خیریه سوده آشنا شدین؟

با معرفی واحد مددکاری برای بیماران، سرویس می فرستادم. شرایط مهیا شد تا با بیماران نیازمند آشنا شوم و آنها را از نزدیک بشناسم.

_آیا به غیر ازخیریه سوده، با مرکز حمایتی دیگری هم همکاری دارید؟

خیر

نیازمندان این مرکز را از نزدیک می بینم و می شناسم برای همین، هر بودجه ای را که بخواهم به کار خیر اختصاص بدهم را در همین محل مصرف می کنم. حتی خیریه سوده را به اطرافیانم هم معرفی می کنم. چون خیریه سوده گمنام است و کسی نمی داند در واوان چنین مرکزدرمانی با این وسعت از بیماران خاص وجود دارد.اما خیریه محک و کهریزک را همه می شناسند و به آنجا کمک می کنند.

_ماهیانه چه تعداد سرویس را برای جا به جایی رایگان بیماران سوده اختصاص دادید؟

ماهانه ۲۲-۲۰ مسیر مخصوص مددجویان مرکز درمانی خیریه سوده است.هزینه ای معادل ۶/۵ تا ۷ میلیون تومان

_آیا از تمکن مالی بالایی برخوردار هستید؟

وضعم خیلی معمولی هست درآمد ماهیانه ام را تقسیم برسه کردم.بخشی را برای انجام هزینه های جاری آژانس، بخشی برای معاش خانواده ام و به همان اندازه هم به خیریه سوده اختصاص دادم.

بعضی از افراد تصور می کنند باید دارایی زیادی داشت، تا انفاق کرد ولی بخشندگی به داشت و دارایی نیست. بلکه به وسعت دل آدم بستگی دارد.

_آیا تصمیم به افزایش همکاری با خیریه سوده را دارید؟

قبلا ماشین های دفتر آژانس بیشتر بود و می توانستم به بیماران سرویس بدهم ولی حالا چون هزینه استهلاک ماشین بالا رفته و هر روز قطعات ماشین گران تر می شود، تعداد ماشین های فعال در آژانس کم شده و افزایش سرویس های رایگان، خارج از توانایی ام هست.

_در لیست سرویس های رایگان واحد مددکاری مسیرهای مختلفی نظرم را جلب کرد. از  نسیم شهرگرفته تا صالحیه، سبز دشت، اسلامشهر، واوان،اکبرآباد،نصیر آباد، اکبرآباد(چمران)،اسلامشهر(میان آباد)،اسلامشهر(شهرک انبیا)،اسلامشهر(کاشانی)،اسلامشهر(مهدیه)علی آباد تپانچه،قلعه میر،آدران ،سرگلستان، آیا در انتخاب مسیر های رایگانی که در اختیار بیماران می گذارید، ملاحظاتی دارید؟

خیر

برحسب نیاز بیماران واحدمددکاری مسیر ها انتخاب می شود.

_ کمک های شما به خیریه سوده چه تأثیری در زندگی شما داشته؟

از روزی که یک قدم کوچک برای سوده برداشتم تا حالا به دربسته در زندگی ام نخوردم.

هیچ وقت !

هر وقت مشکلی داشتم، انگار کسی یکهویی پیدا می شود و بدون اینکه من بشناسمش، کارم را راه می اندازد و مشکلم را حل می کند.ایمان دارم چون دستی را گرفتم خدا کسی را مأمور می کند تا کارم راه بیوفتد.از هر دستی بدهی از دست دیگر دریافت می کنی!

_لطفا خاطره ای برای ما تعریف کنید.

چند سال قبل پسرم تصادف کرد. به طوری که هیچ کس باور نمی کرد زنده مانده باشد.براثر شدت ضربه تصادف،جلوی ماشین جمع شده بود و موتور ماشین وسط سینه پسرم بود.فرمان ماشین کاملا تا شده بود. چند دکتردر ویزیت بیمارستان گفتند: ما دراین وضعیت برای زنده ماندن هیچ اصطلاحی نداریم جز اینکه اسمش را بگذاریم معجزه!

_ درطی مدت زمان مصاحبه، دقیقه ای آرام نبود.پاسخگوی دو نفر مراجعه کننده شد. چند تماس تلفنی را جواب داد ومدیریت هماهنگی با چند راننده را برعهده گرفت.

از آقای نیکو پرسیدم در مدت مصاحبه هم استراحت نداشتید و پرتکاپو بودید.آیا این خصوصیت ذاتی شما هست یااینکه لازمه شغل شماست که پرمشغله باشید؟

گفت:هم نسل های من هیچکدام نمی توانند آرام باشند. ما برای به دست آوردن پول خیلی زحمت می کشیم. شغلم به ظاهر ساده است اما کار پر مسئولیتی است.ما علاوه بر جان مردم امانت دار مال آنها هم هستیم.خیلی از افراد اجناس گرانبهایی را به ما می سپارند تا برای آنها جا به جا کنیم. افراد مختلفی به آژانس مراجعه می کنند. تنوع فرهنگی بالایی را در بین مسافران داریم. برای همین گزینش راننده ها از اهمیت فراوانی برخوردار هست و باید هوشیارانه برای اداره آژانس تلاش کنم.

_گفتگو و حضورم در آژانس نیکو روزی متفاوت برایم ساخت.با فردی آشنا شدم که با تلاش و زحمت  و ازدسترنج خود زندگی جمعی از افراد را اداره می کرد و در کنارآن بسیاری از بیماران را از امکاناتی که در اختیار داشت بهره مند ساخت و زیبایی زندگی خود را در این کارمی دانست.

بس بگردید و بگردد روزگار        دل به دنیا درنبندد هوشیار

ای که دستت می‌رسد کاری بکن  پیش از آن کز تو نیاید هیچ کار

نام نیکو گر بماند ز آدمی  به کزو ماند سرای زرنگار

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *